نویسنده: عبدالکریم عزیززاده_ مهاباد
شفاعت در لغت به معنی میانجیگری و پا در میانی است. معنی اصطلاحی شفاعت یعنی در خواست خیر و نیکی از خداوند برای بندگان در روز قیامت بعد از زنده شدن و گردآوری آنها در صحرای محشر تا مرحلهی محاسبه و موازنهی اعمال و مراحل بعد از آن.
چند نکته در مورد شفاعت
1) شفاعت با تمام انواعش ( که بعداً آنها را ذکر خواهیم کرد) در دایرهی کرم و بخشش و فضل الهی قرار دارد و یکی از مظاهر رحمت و الطاف خداست.
« یختصُّ برحمته من یشاء»: به واسطهی رحمت خود آن را به هرکس که بخواهد اختصاص میدهد.
2) در روز قیامت جز خداوند هیچ کس صاحب اختیار و اراده نیست و شفاعت به کلی در دست خداست.« قل لله الشفاعة جمیعاً»(زمر/44)
3) شفاعت برای دستههای زیر به طور یقین قبول نمیشود:
الف) مشرکین: به دلیل آیهی « انّ الله لا یغفر ان یشرک به و ... » همانا خداوند کسی را که مشرک باشد نمیآمرزد.
ب) کافران و ملحدان: یعنی آنهایی که آگاهانه و عمدی حقانیت خدا و قیامت و رسولان (بخصوص پیامبر اسلام) و کتابهای آسمانی (مخصوصاً قرآن) را قبول ندارند. « وعد الله المنافقین و المنافقات و الکفّار نٰار جهنّم خالدین فیها هی حسبهم و لعنهم الله و لهم عذاب مقیم.» (توبه/68): یعنی خداوند به زن و مرد منافق و کافران وعدهی آتش جهنم داده و همیشه در آن جاودانند. این برایشان کافی است و لعنت خدا بر آنها باد و برایشان عذابی ماندگار است.
با مطالعهی آیات قرآن، یهود و نصاریٰ و ملحدینی چون کمونیستها که آگاهانه بر باطل بودن خود اصرار میورزند، در یکی از دو بند الف یا ب یا هر دو قرار میگیرند. و باید عده ای از مسلمان نماها هم که در عقیده و عمل دچار شرک شدهاند، متوجه خطر باشند.
قوانین مشخص شفاعت در قرآن و سنت
نصوص شریعت برای کسانی که قرار است شفاعت کنند و برای آنانی که مورد شفاعت قرار میگیرند، شرط و شرایط و قاعده و قانون زیر را بیان میدارد:
1) شفاعت کننده باید دارای عهد و میثاق نزد خداوند بوده و یکتا پرست و مسلمان واقعی باشد.
« در قیامت گناهکاران را تشنه کام به سوی جهنم میرانیم و کسی از آنها نمیتواند شفاعت کند مگر کسی که نزد خدای رحمان عهد و پیمانی دارد.» (که همان یکتا پرستی و انجام اعمال شایسته در دنیاست) (مریم/86-87)
2) خداوند به شفاعتکننده اجازهی شفاعت را بدهد. « چه کسی بدون اجازهی او میتواند در پیشگاهش میانجیگری و شفاعت کند! » (بقره/255). همچنین میفرماید: « پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید. سپس به ادارهی جهان هستی پرداخت؛ زمام ادارهی جهان هستی به دست اوست. کسی نمیتواند میانجی(و شافع) باشد مگر پس از اجازهی او. این خداست که صاحب و پروردگار شماست؛ پس او را پرستش کنید. آیا گوشزد نمیشنوید؟ » (یونس/3)
3) آنچه را که شفاعتکننده درخواست میکند، باید خداپسندانه باشد. « در آن روز شفاعت هیچ کسی سود نمیبخشد مگر شفاعت کسی که خدا به او اجازه دهد و گفتارش را بپسندد.» (طه/109) خداوند به ما دستور داده که در دنیا عمل صالح انجام دهیم و از منهیات بپرهیزیم ولی ما اگر کوتاهی ورزیم و در قیامت کفه گناهان بر حسنات بچربد. با این حال اگر شفاعت کسی را از خدا بخواهیم و بگوییم، خدایا فلانی را وارد بهشت گردان؛ خداوند چنین دعا و سخنی را نمیپسندد.
4) کسی که برای او شفاعت میشود، خداوند باید از او راضی باشد. « چه بسیار فرشتگانی که در آسمانها هستند ( و با وجود عظمت و بزرگواریشان ) شفاعت ایشان سودی نمیبخشد مگر بعد از آنکه خدا به شفاعت کننده اجازه بدهد و از کسی که برایش شفاعت میشود، راضی باشد.» (نجم/26) و میدانیم که خداوند از اهل توحید راضی است.
خلاصه تعیین شفاعتکننده و شفاعت شونده و آنچه را که شفاعتکننده درخواست میکند، همه باید به اذن خدا و تأیید و دستور او باشد.
نظرات
با سلام<br /> شفاعت به معنای تأیید است و شفاعت پیامبر نیز فقط شامل کسانی خواهد شد که وظیفهی خود (اخذ سبب) نموده و سبب(ایمان+عمل صالح) را اخذ نموده باشند، چون در بینش اسلامی سبب خود مؤثر ذاتی نیست و از خود تأثیری ندارد در نتیجه دعای پیامبر در قیامت برای مؤمنان عامل را شفاعت گویند. البته حدیثی هم در این باره وجود دارد(الشفاعة لأهل الکبائر من أمتی) اما چون این حدیث از احادیث احاد است و مسئلهی شفاعت هم از مسائل عقیده است؛ در این زمینه این نوع احادیث مفید ظناند نه یقین.الله أعلم<br /> خواهشمند است دوستان و بازدیدکنندگان عزیز نظرات موافق یا مخالف خود را قید نمایند.